![]() | روزی که دفعه اول من رو دیدی که باید تو رختخواب میبودم. روزی که بهم پیشنهاد ازدواج دادی دکترها جوابم کرده بودن. این رو میدونستی، نمیدونستی ؟ شبی که باهام ازدواج کردی آمبولانس برام فرستادن. ساموئل بکت | همه افتادگان | ![]() |
کجا
درد را هر کجای من که بگذاری از چشمم بیرون میزند
چه کسی میداند هر یک از ما مجذوب کدام ردپاییم و رهسپار کجا؟
گفتند حالا میروی به بهشت، و من هنوز که هنوز است نفهميدهام بهشت کجاست؛ در آسمان، زير پای مادران، يا لا...
هجت نجاتی گيل: «رفتن» اگر بگذرد از فكرم، | آنی میپرسم از خودم كه هی... |كجا؟ | چگونه؟ | كِی؟ | اگر كه درگذشتم از اين فكر، | میخوابم...